با اتمام ساعات معاملات روز شنبه 94.09.07 شاخص بازار اول ( تالار اصلی) با 87 واحد کاهش به رقم 43142 واحد رسید. همین وضعیت را در شاخص بازار دوم (تالار فرعی) شاهد هستیم بطوریکه شاخص تالار فرعی در این روز با ثبت 112 واحد کاهش عدد 140994 واحد را تجربه کرد. شاخص قیمت (وزنی - ارزشی) بورس نیز در روز جاری با 38 واحد کاهش به رقم 24388 واحد رسید.
همچنین در این روز "فارس" با 21 واحد افزایش شاخص، بیشترین تأثیر مثبت را بر جا گذاشت و در مقابل "وغدیر" با 50 واحد کاهش، بیشترین تأثیر منفی را بر روی شاخص داشت.
شاخص فرابورس نیز با 4 واحد کاهش به رقم 687 واحد رسید.
گفتنی است ارزش کل معاملات در بازار بورس به رقم 991 میلیارد ریال و ارزش کل معاملات در بازار فرابورس به رقم 529 میلیارد ریال رسید.
اولین روز از معاملات هفته جاری با افت بیش از 99 واحدی شاخص کل به پایان رسید تا از همین ابتدا کسی تا آخر هفته توقعی نداشته باشد.
بر اساس گزارش بورس نیوز، روند نزولی هفته های گذشته بازار سرمایه امروز هم ادامه پیدا کرد تا ابهامات و علامت سؤال های اهالی تالار در خصوص آینده بورس بیش از پیش شده و رنگ خاکستری تری به خود بگیرد، رنگی که امروز فعالان بازار سرمایه بیش از گذشته با آن سر و کار دارند.
بازار سرمایه کشور تقریباً سه یا چهار ماه است که یک تفاوت عمده با سال 93 و حتی ابتدای 94 خود دارد تفاوتی که اندکی نگرانی ها را بیشتر کرده و می تواند سبب ایجاد دشواری هایی برای مسئولین به جهت احیاء مجدد بازار شود.
اگر خاطرتان باشد روند نزولی بورس کم کم از آذر ماه 92 شروع شد و در 15 دی ماه همان سال رسماً حرکت خود را در بازار سرمایه آغاز کرد، روندی که تا همین امروز ادامه دار بوده و شاید کمتر سهامدار یا تحلیل گری انتظار چنین زمان طولانی را داشت.
اما در تمام این مدت یا بهتر بگوییم تا قبل از توافق هسته ای در تیر ماه سال جاری اگرچه روند بازار نزولی بود اما همیشه در بین صنایع کم رمق بورسی یک صنعت عنوان لیدری را در بورس و بین اهالی تالار یدک می کشید و معمولاً فعالان بورسی در بین اخبار داخلی و خارجی بدنبال بهانه ای برای آغاز روند صعودی آن گروه یا صنعت می گشتند تا با همین بهانه دلیلی برای چرخش بورس به مدار صعودی یا بهتر بگوییم ارضای روانی خود پیدا کرده باشند، اگر بخواهیم خیلی عامیانه بگوییم اینگونه است که هنوز یک کورسو امیدی در دل اهالی تالار یا زنده بود یا سعی در زنده نگه داشتن آن می شد.
از همین رو به فراخور شرایط و زمان خود یکبار گروهی بانکی لیدر می شد، یکبار خودرو و یکبار هم مثلاً حمل و نقلی ها، جالب اینجاست که هر بار هم 1000 دلیل گوناگون برای آنها عنوان می شد که تمامی این دلیل ها ارتباط مستقیمی با موضوع توافق هسته ای داشت.
اما به تیر ماه رسیدیم و آغاز جلسات ایران با گروه 1+5 و شروع انتشار اخبارهای ضد و نقیض جلساتی که خواسته یا ناخواسته طولانی شدن آنها به قیمت کمرنگ شدن اثراتش بر اقتصاد هم بصورت روانی و هم بصورت واقعی انجامید.
توافق اولیه در اواخر تیر ماه بدست آمد اما نتیجه آن آنچنان پیچ در پیچ بود که کمتر کسی توانست در ذهن خود به نتیجه نهایی برسد و درآخر نیز بازارهای مالی خصوصاً بازار سرمایه واکنش خود را به این روند شکل گرفته نشان داد تا بی تفاوتی تنها عکس العمل بورس و اهالی تالار به این اتفاق باشد. البته دلواپسان نیز در کمرنگ کردن این رویداد مهم بی تأثیر نبودند.
بر اساس این گزارش، طولانی شدن زمان اجرای برجام، مشخص نبودن تأثیرات اقتصادی آن بر کشور، ناله های دلواپسان در کنار واکنش خنثی و نا معلوم مسئولین دولتی در مواجه با این دستاورد چنان تأثیری بر بورس گذاشت که لیدرهای بورس خود اولین گزینه های فروش اهالی تالار بودند. حال ما بازار سرمایه ای پیش چشم خود داشتیم که کلی اخبار مثبت اقتصادی در کنار تعداد قابل توجهی سهام در حال نزول داشت، رکود و عدم تقاضا چنان تیشه ای بر ریشه بورس و صنایع زد که دیگر کسی به فکر رشد سودآوری مثبت نبود و اغلب اهالی تالار به دنبال کوچکترین فرصت برای خروج از سهام با کمترین زیان می گشتند.
طبیعی است که با تدوام روند نزولی و یکنواخت شدن شرایط روزانه بورس دیگر کسی به فکر بازگشت نباشد و افت قیمت سهام و شاخص بورس با شدت کمتر نسبت به روز قبل تنها خواسته و توقع فعالان بازار سرمایه شود، پس چنین بازار نا امیدی نیاز به لیدر ندارد و همچون کشتی بی ناخدای طوفان زده سوار بر امواج ره بی مقصد می پیماید.
لذا اگر قرار باشد بازار سرمایه حرکتی را از خود به نمایش گذارد باید این حرکت با لیدر و رهبر همراه باشد و تا زمانیکه لیدر قابل اعتماد و پر قدرتی برای بورس وجود نداشته باشد هر تغییر روندی در بورس مقطعی بوده و نمی تواند منجر به یک حرکت متداوم و قابل برنامه ریزی باشد.
از سویی دیگر رشد نرخ دلار طی هفته های گذشته خط قرمز دولت یازدهم را شکست تا بی منطقی بازارهای اقتصادی ایران به اوج خود برسد. امروز نرخ دلار در بازار آزاد در حالی به رقم 3670 تومان رسیده است که نحوه برخورد بانک مرکزی و اقدامات فعلی آنها نشان از کنترل آتی نرخ این ارز ندارد و پیش بینی ها از دلار 4000 تومانی حکایت دارند.
در حال حاضر نرخ دلار شرایطی روند صعودی قابل توجه به خود گرفته که نرخ نفت و طلا در سراشیبی سقوط قرار دارند. حالا دلار با شکستن خط قرمز از این پس در 3600 تومان تثبیت می شود.
اما برخی از تحلیگران این اتفاق رشد نرخ دلار را با توجه به نزدیک شدن به زمان اجرای برجام در اواخر آذر ماه به نفع دولت دانسته و معتقدند فروش دلارهای آزاد شده ایران با نرخ های بالا می تواند بخش عمده ای از کسری بودجه را جبران کند هر چند که این مهم سبب بدقولی دولت در ایجاد عدم ثبات در بازارهای مالی می شود.
راستی گفتیم ثبات یاد موضوعی افتادیم که تا چندی پیش اگر هر مشکل و مانع اقتصادی داشتیم اما خیالمان از آن راحت بود، متأسفانه "ثبات" هم امروز رنگ باخته چرا که بازار ارز صعودی، بازار بورس نزولی، بازار مسکن رکودی و بازار سپرده بانکی داغ است.
حال اهالی بازار سرمایه در انتظار یک اتفاق تأثیر گذار تا قبل از 24 آذر ماه زمان اجرایی شدن برجام هستند، اتفاقی که می تواند از یک تصمیم داخلی و البته در جهت اقتصادی آغاز و با انتخاب لیدر از سوی اهالی تالار با اجرا شدن برجام شدت بگیرد.