به گزارش خبرنگار اقتصادی خبرگزاری تسنیم؛ رشد حبابی قیمتها در بورس و بروز نوسانات شدید در سال 82، چالشی جدید در بازار سهام کشور بود و این اتفاق موجب شد تا حسین عبده تبریزی که آن روزها بر صندلی دبیرکلی بورس اوراق بهادار کشور می نشست اهرمی را برای کنترل معاملات و جلوگیری از نوسانهای کاذب و افت و خیز بی مورد قیمت سهام که با معامله چند سهم اتفاق می افتاد، به بازار تحمیل کند.
این فرمول که "حجم مبنا" خوانده می شود، در ابتدا و در سال 82 از ضرب تعداد سهام شرکتها در عدد 8 دههزارم محاسبه میشد، اما این نسبت بعدها برای شرکتهای بزرگ به عدد 3 ده هزارم تغییر کرد تا زمینه افزایش نقدشوندگی سهام شرکتهای بزرگ فراهم شود.
این اهرم کنترلی، از ابتدا نیز با مخالفت های بسیاری روبرو بود و فعالان بازار سهام همواره یکی از عوامل اصلی گرههای معاملاتی را حجم مبنا می دانستند؛ چرا که بکارگیری این اهرم موجب شد تعداد زیادی از سهامداران حقوقی به دلیل اینکه نمیتوانستند از شرکتهای بزرگ بازدهی به دست آوردند به سمت شرکتهای کوچک و حتی زیان ده حرکت کنند و این اتفاق زمینه رشد قیمت سهام شرکتهای کوچک در بورس را فراهم کرد.
با این وجود، اکنون حدود 12 سال از حضور و اجرای فرمول حجم مبنا در بورس می گذرد و این میهمان ناخوانده بازار سهام حالا به یکی از معیارهای تصمیم گیری سهامداران و معامله گران تبدیل شده است.
موافقانش مهمترین مزیت قانون حجم مبنا را جلوگیری از حرکات پرشیب و یکباره در روند قیمتها می دانند می گویند زمانی که یک سهم در روند نزولی قرار میگیرد، میزان عرضه بر تقاضا فزونی مییابد و معمولا این چیرگی عرضه بر تقاضا، آن قدر پررنگ میشود که حجم معاملات سهم به شدت کاهش یافته و اصطلاحا معاملات در آن نماد قفل میشود. در این حالت هم به دلیل کاهش شدید حجم معاملات، بر اساس قانون حجم مبنا، درصد نوسان پایان روز نیز کاهش مییابد و بر این اساس از سقوط برق آسای سهم جلوگیری میشود.
اما در مقابل مخالفان عقیده دارند همین ویژگی قانون حجم مبنا بزرگترین عیب آن به شمار میآید؛ چرا که با شکلگیری صفهای خرید و فروش در بازار، حجم زیادی از سرمایه سرمایهگذاران در این صفها بلوکه میشود؛ حجمی که میتواند با گردش در سایر نمادها بر رونق بورس بیفزاید، بنابراین شکلگیری صفهای خرید و فروش، روانی معاملات در بازار را مورد تهدید قرار میدهد.
بعلاوه این که اگر سهامداری که سهمش در صف فروش فرو رفته، نیاز فوری به سرمایهاش پیدا کند، چارهای ندارد جز آنکه سهم خود را به صورت وکالتی و با قیمتی بسیار پایین تر از ارزش آن به شخص دیگری واگذار کند. همچنین فرسایشی شدن این صفها میتواند اثرات نامطلوبی بر روان جمعی بازار داشته باشد.
در مجموع باید گفت حذف حجم مبنا و دامنه نوسان که از آن به عنوان "سرعتگیر بازار" یاد می شود در سالهای گذشته به عنوان یکی از خواستههای فعالان بازار سرمایه مطرح بوده و کارشناسان بورسی بر این باورند که این فرمولها رفتار بازار را از حالت تعادلی خارج کرده است.
بعلاوه این که رفتار سرمایهگذاران نیز بر اساس این فرمول رفته رفته تغییر کرده است و نتیجه آن وجود صفهای خرید و فروش کاذب شده، که این موضوع در گذر زمان تبدیل به یکی از پارامترهای تصمیمگیری معاملهگران و سرمایهگذاران نیز گردیده است.
به باور کارشناسان در حال حاضر هم برای بسیاری از فعالان بازار، سیگنال خرید و فروش بر اساس نوع صف و حجم سهام در صف صادر میشود و وقتی در یک نماد بزرگ از یک گروه بورسی صف خرید سنگین میشود، بهصورت خودکار و بدون در نظر گرفتن ارزندگیها، تمام نمادهای این گروه هم با افزایش تقاضا مواجه شده یا صف خرید میشود و در زمان صف فروش هم همین حالت اتفاق میافتد.
بر این اساس گویا قرار است تغییراتی در حجم مبنا تا پایان سال رقم بخورد و به گفته مدیرعامل بورس تهران، شورای بورس با تغییر دامنه نوسان و حجم مبنا موافقت کرده و این تغییرات تا پایان سال اجرایی خواهد شد و علاوه بر تغییر روش محاسبه حجم مبنا، دامنه نوسان قیمت سهام عادی و حق تقدم هم از 4 و 8 درصد فعلی به 5 و 10درصد افزایش خواهد یافت.
با این حال گویا بازار سرمایه کشور تا رسیدن به بلوغ فاصله زیادی دارد و وجود دامنه نوسان و حجم مبنا در حقیقت یعنی اعتقاد به اینکه فعالان بازار افراد بالغی نیستند و نمیتوانند تصمیمات درستی درخصوص قیمتگذاری سهام داشته باشند.
به علاوه این که روند کلی شاخص و قیمت سهام شرکتها در بورس طی سالهای گذشته نشان می دهد در شرایط کنونی امکان حذف یکباره دامنه نوسان و حجم مبنا در بورس وجود ندارد و بهترین زمان و شرایط برای حذف حجم مبنا و دامنه نوسان در تالار شیشه ای زمانی است که شاخص و قیمت سهام شرکتها در بورس به ثبات و منطق رسیده باشند.