سایه بازارهای جهانی بر بورس

گروه بورس- زهرا رحیمی: روند فرسایشی معاملات بورس تهران روز گذشته نیز ادامه یافت و نماگر این بازار با ثبت رشد اندک حدود 18 واحدی برای چهاردهمین روز کاری در کانال 62 هزار واحدی باقی ماند. بیشتر کارشناسان دلایل این رکود فرسایشی را به افت قیمت در بازارهای پایه نسبت می‌دهند و معتقدند افت قیمت‌ها در بازارهای جهانی در شرایط کنونی سکان هدایت بیشتر گروه‌های بازار سهام را در دست گرفته است.

بورس تهران، سوداگری یا تحلیلگری؟

فعالان اصلی بازار سرمایه را هلدینگ‌ها و شرکت‌های سرمایه‌گذاری، شرکت‌های تامین سرمایه، شرکت‌های مشاوره سرمایه‌گذاری، کارگزاری‌ها، صندوق‌های سبدگردانی و سرمایه‌گذاری تشکیل می‌دهند و بخش بزرگی از افراد شاغل در این شرکت‌ها عمدتا دارای تحصیلات آکادمیک مرتبط با حوزه مالی و دارای مدارک مورد نیاز سازمان بورس (از قبیل مدارک اصول بازارسرمایه، تحلیلگری، مدیریت سبد و...) هستند. بنابراین، این انتظار که شاهد نقش پررنگ تحلیل و استفاده از این تحصیلات در بحث‌های مربوط به تصمیمات سرمایه‌گذاری افراد فعال در...

جولان در خوابگاه متولیان/ زمستان رفت، رو سیاهی به ذغال ماند

حتماً شنیده اید که از قدیم می گویند: "زمستان رفت و رو سیاهی به ذغال ماند." این حکایت شرکت های قند و شکری است که ماه ها بازدهی های مثبت قابل توجه و دور از ذهن محقق کردند؛ اما در نهایت شرکت های مذکور امیدها را ناامید کرده و در نهایت همگی با اعلام تعدیل های منفی، تحقق زیان و یا عدم تغییر در سودآوری هر سهم سرافکندگی و خجالت را برای مدیران خود و نیز متولیان بازار سرمایه بر جای گذاشتند تا پس از گذشت این مدت رو سیاهی به ذغال بماند.

براساس گزارش بورس نیوز، روند قیمت سهام گروه قندی در حالی از اردیبهشت ماه سال جاری حرکت صعودی جدیدی را آغاز کردند که برخی نمادهای این گروه حتی بازدهی های قابل توجه بالای 280 درصدی را نیز محقق کردند.

بطوریکه متوسط بازدهی گروه حتی به حدود 80 درصد نیز رسید و این بازدهی ها در حالی محقق شد که هیچ اتفاق مثبت و اثر گذاری در سودآوری این شرکت ها رخ نداده و حتی برعکس طی ارایه گزارش های عملکرد شش ماهه قندی ها شاهد اعلام تعدیل های منفی با اهمیت از سوی گروه مذکور بودیم.

در میان شرکت های قندی اما قند اصفهان در حالی یکی از پر بازده ترین نمادهای گروه بوده که در گزارش حسابرسی شده پیرامون عملکرد نیمه نخست امسال که طی چند روز گذشته روی سامانه کدال رفت، شاهد افزایش حدود 21 درصدی میزان زیان هر سهم از 186 ریال به 226 ریال بودیم. حال آنکه برآورد "قصفها" برای کل سال 94 تحقق 230 ریال سود به ازای هر سهم است.

اما معلوم نیست با این اوصاف و بر اساس عملکرد ضعیفی که شرکت مذکور تاکنون از خود به نمایش گذاشته آیا توان دستیابی به چنین رقم سودی را تا پایان سال دارد یا خیر؟ افزون بر اینکه، پیش بینی سال 93 "قصفها" تنها تحقق سود 49 ریالی بوده که برای سال جاری با تفاوت محسوسی به 230 ریال افزایش یافته است.

اما این عملکرد ضعیف و منفی در حالی از سوی این شرکت قندی روی سامانه کدال منتشر شده که بر خلاف آن و کاملاً ناباورانه قیمت سهام آن از زمان شروع یک روند صعودی پرقدرت و بعد از مدت ها درجا زدن در محدوده قیمتی 210 تومان، شاهد رشد حدود 213 درصدی آن هم طی بازه زمانی کمتر از سه ماه و نیم بودیم. میزان بازدهی و رشد قیمتی که در این روند فرسایشی و نزولی حاکم بر بورس و تحقق زیان قابل توجه برای سهامداران در سایر صنایع مختلف، بسیار تعجب آور است. حال آنکه در همین بازه سهام شرکت های سودده که حتی با رشد سودآوری همراه بوده و قیمت هایی به نسبت پایین تر هم داشته اند، نه تنها با افزایشی همراه نشده اند، بلکه بازدهی منفی را نیز برای سهامدارانشان محقق کردند.

اما نکته دیگری که باید به آن توجه داشت، این است که سبزی نمادهای قند و شکری در شرایطی طی ماه های اخیر با شدت بالایی پیگیری شد که نقد شوندگی سهام این گروه بسیار پایین بوده و کمتر سرمایه گذاری امکان خرید این سهام را از صف های پر حجم خریداران داشت، بطوریکه در اکثر نمادهای قندی رتبه نقد شوندگی بالای 120 بوده و از جمع 16 شرکت فعال این گروه هشت شرکت رتبه نقد شوندگی بین 200 تا 390 را در میان 542 شرکت بورسی و فرابورسی کسب کردند که رتبه های نقد شوندگی نامطلوبی محسوب می شود.

همچنین مهمترین و جالب ترین نکته در رابطه با این روند اینجاست که بازدهی های قابل توجه قندی ها در شرایطی محقق شد که طی این مدت شرکت های مذکور به موقع شفاف سازی نکرده و هیچ اطلاعات دقیقی پیرامون علت رشد عجیب و غریب قیمت سهام خود به بازار ارایه ندادند.

در نهایت نیز در حالی همگی در یک بازه خاص شروع به ارسال نامه های شفاف سازی بدون وجود تغییر با اهمیت در سودآوری کردند که معلوم نیست چرا این اطلاعات سریع تر به بازار سهام ارایه نشد و به چه علت مدیران شرکت های قندی طی این مدت که قیمت سهامشان در حال رشد بود، سکوت اختیار کرده بودند؟

چرا که به وضوح مشخص بود که این روند پر شتاب هیچ دلیل خاصی آن هم در سکوت کامل مسئولین شرکت های قند و شکری، تنها به دلیل حضور نقدینگی و حرکت های سفته بازانه در این گروه بوده؛ وگرنه اطلاعات مالی آنها حاکی از آن است که روند مثبت قیمت سهامشان با عملکرد آنها هیچ مطابقتی ندارد و جالب تر اینکه بعد از این بازدهی های هنگفت نیز در نهایت این شرکت ها اعلام کردند هیچ خبر خاصی از افزایش سودآوری در کار نیست؛ بلکه رشد قیمت سهام قندی ها بدون دلیل بوده است که در این میان تنها عده ای خاص سودهای کلان به جیب زدند.

قند اصفهان نیز در این سیر صعودی قوی در شرایطی جزو پیشتازان گروه خود بود که از پنج مرداد با صف خرید حرکت خود را آغاز کرد و روزانه با تداوم این اقبال پرشور خریداران از قیمت حدود 208 تومان در تاریخ 24 آبان ماه به 652 تومان در بالاترین سطح رسید تا با این روند 213 درصد بازدهی مثبت را برای سهامدارنش رقم بزند.

جولان در خوابگاه متولیان/ زمستان رفت، رو سیاهی به ذغال ماند

حال آنکه رویه گزارش دهی شرکت مذکور جای اعتراض و تعجب دارد. چرا که در تاریخ 22 شهریور ماه مدیریت این مجموعه تأکید کرد پیش بینی اعلام شده در گزارش عملکرد سه ماهه همچنان به قوت خود باقی است و چنانچه تغییر با اهمیتی رخ دهد، در اسرع وقت اطلاع رسانی خواهد شد.

اما در کمال ناباوری شاهد بودیم که روند مثبت قیمت سهم همچنان ادامه یافت تا 27 مهر ماه اطلاعیه بعدی "قصفها" روی سامانه کدال قرار گیرد که محتوی آن نامه نیز بر عدم لزوم اصلاح پیش بینی های قبلی تأکید داشت.

با این وجود، در شرایطی که شرکت طی دوره سه ماهه نخست امسال 75 ریال سود محقق کرده بود، در عملکرد شش ماهه حسابرسی نشده 186 ریال و در گزارش حسابرسی شده 226 ریال زیان محقق کرد.

البته نمی توان از یاد برد که فعالیت شرکت های قندی فصلی بوده و عمده فعالیت آنها از جمله بهره برداری از چغندر کاشت فصل بهار و تبدیل شکر خام به شکر سفید عمدتاً در نیمه دوم سال صورت می گیرد. اما این موضوع روند قیمتی اخیر سهم مذکور و سایر هم گروهی هایش را توجیح نمی کند.

اما خنده دار ترین جای ماجرا آنجاست که تقریباً در پایان این روند صعودی قیمت سهام قندی ها و در روزهای پایانی آبان ماه اداره نظارت بر ناشران سازمان بورس به فکر افتاده و از شرکت های مذکور تقاضای ارایه دلایل و مستندات پوشش پایین و ارایه تعدیل های منفی قابل توجه آنها را جهت انعکاس به بازار کرده است!

از این رو، سوال اساسی این است که طی مدت زمانی که سهام قندی ها این چنین پر شتاب در حال حرکت صعودی بودند، سازمان بورس به عنوان اصلی ترین نهاد نظارتی در بازار سرمایه کجا بود و چرا اقدامی به عمل نیاورد تا مانع رشد بی رویه این قبیل سهام شود؟

آیا این روند مثبت و بدون پشتوانه نتیجه عملکرد ضعیف این نهاد نبوده که تلاش نکرد با توقف نماد و درخواست برای دریافت اطلاعات پیرامون علت این روند مثبت قیمتی، مانع از رشد بی رویه و بدون دلیل این سهام شود؟ در حالیکه هیچ اقدام کارآمدی از سوی این نهاد متولی صورت نگرفت. آنچنان که گویا قرار است ما همواره یا از این طرف بوم به پایین بیفتیم یا از آن طرف؟! زیرا در دوره ریاست قبلی سازمان بورس سیاست ها بر توقف طولانی مدت نمادها بابت شفاف سازی بود و در دوره جدید، پرهیز از توقف نمادهای معاملاتی برای افزایش میزان نقدشوندگی سهام سر لوحه کار مدیران این نهاد متولی است.

اما در شرایطی نمادهای قندی در بازه ای طولانی سبز پوش بودند که هم اکنون باید شاهد سرخی چهره برخی از مدیران بابت عدم اقدام به موقع و مؤثر و تحمیل زیان به برخی سهامداران خرد باشیم که در نهایت هم با این گزارش های منفی و کاهش سودآوری، تنها سیاهی به کارنامه عملکرد شرکت های قندی می ماند.

به هر ترتیب آنچه بیش از هر موضوع دیگری خود نمایی می کند، عدم وجود کارایی در بازار سرمایه ما و افزایش رفتارهای سفته بازانه به ویژه در برخی گروه های کوچک همچون قندی هاست که این گروه ها همواره در این رابطه سرآمد سایر گروه ها بوده اند.

لزوم اصلاح ترازنامه شرکت های سیمانی/ چرا ارزش بازاری سیمانی ها کمتر از 50 درصد موجودی کالای اعلامی آنهاست؟

بررسی اجزای تشکیل دهنده موجودی کالا در یادداشت های همراه صورت های مالی نشان می دهد که به طور متوسط 47 درصد از موجودی مواد و کالای نمایش داده شده در ترازنامه های شرکت های سیمانی را موجودی قطعات، لوازم یدکی و انبار ملزومات تشکیل می دهد، که این موجودی هر سال به سال دیگر منتقل می گردد و در سه سال اخیر از سال 91 تا 93 موجودی قطعات، لوازم یدکی و انبار ملزومات به ترتیب رشد 10 و 27 درصدی داشته است.
در بررسی 32 شرکت سیمانی پذیرفته شده در بورس که در حال تولید می باشند ( شرکت های سرمایه گذاری و هلدینگ و شرکت های قبل از بهره برداری حذف شده اند) مشخص می شود میانگین نسبت موجودی مواد و کالا به فروش در آخرین صورت های مالی 12 ماهه 33 درصد می باشد.هدف این یادداشت بررسی دلیل بالا بودن این نسبت و به صورت جزیی تر بررسی اجزای موجودی مواد و کالا ست.

بررسی اجزای تشکیل دهنده موجودی کالا در یادداشت های همراه صورت های مالی نشان می دهد که به طور متوسط 47 درصد از موجودی مواد و کالای نمایش داده شده در ترازنامه های شرکت های سیمانی را موجودی قطعات، لوازم یدکی و انبار ملزومات تشکیل می دهد، که این موجودی هر سال به سال دیگر منتقل می گردد و در سه سال اخیر از سال 91 تا 93 موجودی قطعات، لوازم یدکی و انبار ملزومات به ترتیب رشد 10 و 27 درصدی داشته است. از 13.972 میلیارد ریال موجودی مواد و کالای شرکت های مورد بررسی، 6.631 میلیارد ریال آنرا موجودی قطعات و لوازم یدکی تشکیل می دهد و مابقی شامل موجودی مواد اولیه، کالای در جریان ساخت، کالای ساخته شده و سایر موجودی هاست.

سهم بالای موجودی قطعات از موجودی کالا همچنین این گمان را تقویت می کند که ممکن است بخشی از این موجودی وجود نداشته باشد و یا به دلیل راکد ماندن از ارزش ناچیزی برخوردار باشد که هزینه ناچیز قطعات و لوازم مصرفی در مقایسه با موجودی قطعات و لوازم یدکی خود تا حدی تایید کننده این موضوع است. در شرکت های مورد بررسی هزینه تعمیرات و لوازم مصرفی 2.701 میلیارد ریال، که حدود یک سوم موجودی مواد و قطعات می باشد، البته به این نکته نیز باید توجه شود به دلیل عدم دسترسی به ریز هزینه های انجام شده در برخی موارد هزینه دستمزد تعمیرات نیز در محاسبات وارد شده و هزینه قطعات مصرفی عددی کمتر از 2.701 میلیارد ریال است. یعنی خوشبینانه 41 درصد از موجودی مواد و قطعات مصرف شده است! موجودی انبار و کالا در این شرکت ها گاهی به چند برابر سود خالص آنها در یک سال مالی رسیده و سوال اینجاست که اگر واقعا این موجودی در این شرکتها موجود است چرا ارزش بازار در برخی از این شرکت های سیمانی برابر یا نصف موجودی انبار آنهاست؟ ارزش بازار این شرکت ها هم اکنون حدود 47 هزار میلیارد است و سود خالص پیش بینی شده 7.003 میلیارد، که در مقایسه با موجودی کالای به ظاهر موجود این شرکت ها کمتر از 50 است. ابهام در موجود بودن و ارزش موجودی مواد کالا ابهامی است که نه تنها لزوم توجه سازمان حسابرسی و جامعه حسابرسان رسمی را طلب می کند بلکه وظیفه اصلی سازمان بورس به عنوان ناظر بر صورت های مالی منتشره شرکت های پذیرفته در بورس نیز می باشد تا با اشاره و تاکید بر این موضوع موجب شفافیت و افزایش کارایی این اطلاعات منتشره شود.

گرچه استاندارد حسابداری نگهداری ملزومات مصرفی و قطعات را در زمره موجودی کالا بلا مانع میداند اما قرار گرفتن این عنوان در قسمت دارایی های جاری و اینکه این اقلام و موجودی ها در بازه زمانی حداکثر یک سال آتی به وجه نقد تبدیل نمی شوند و در چرخه تولید نیز مصرف نمی شوند( نسبت 41 درصدی هزینه مواد و قطعات به موجودی این موضوع را تایید می کند)، اهمیت بازنگری در این دسته بندی را هر چه بیشتر می نماید. اما این سوال مطرح می شود که حجیم نشان دادن قسمت دارایی های جاری ترازنامه چه مزیتی می تواند داشته باشد و با انتقال اقلام راکد موجودی لوازم و قطعات به بخش دارایی های بلند مدت در صورت های مالی سیمانی ها چه اتفاقی می افتد؟ برای بررسی بیشتر این موضوع از نسبت های جاری و آنی کمک می گیریم.

نسبت جاری یکی از نسبت‌های مالی است، که توانایی شرکت در بازپرداخت تعهدات کوتاه مدت را اندازه‌گیری می‌کند و از طریق تقسیم دارایی جاری بر بدهی‌های جاری، محاسبه می‌شود. این نسبت در شرکت های سیمانی مورد بررسی قرار گرفت و بر اساس آخرین ترازنامه های 12 ماهه ارائه شده 1.27 می باشد اما در صورتیکه ارقام مربوط به موجودی قطعات و لوازم مصرفی از قسمت دارایی های جاری ترازنامه به دارایی های غیرجاری منتقل شوند این نسبت به کمتر از 1 و به 0.96 می رسد. که این موضوع در نسبت آنی به خوبی مشاهده می شود. در حال حاضر میانگین نسبت آنی (نسبت دارایی های جاری به جز موجودی ها بر بدهی های جاری) در 12 ماهه 93 حدود 0.58 است که این نسبت نیز وضعیت مناسبی ندارد.

با توجه به اطلاعات فوق این ابهام ایجاد می شود که آیا بالا نشان دادن موجودی مواد و کالا به بهانه موجودی لوازم و قطعاتی که شاید طی یکسال مصرفی نبوده با هدف نمایش بهتری از وضعیت شرکت های سیمانی صورت می گیرد؟ و چنانچه این اعداد در سرفصل مناسب طبقه بندی گردند و به دارایی های غیرجاری منتقل شوند چه آثاری بر نسبت های نقدینگی برجای خواهند گذاشت؟ به نظر می رسد این تعدیلات می تواند واقعیت کمبود نقدینگی و کمبود سرمایه در گردش صنعت سیمان را به درستی و شفافیت در صورت های مالی و ترازنامه افشاء نماید.

بر اساس ویژگی های کیفی محتوای اطلاعات ارائه شده در صورت های مالی، بیان صادقانه و رجحان محتوای اطلاعات بر شکل از مبانی اصلی تهیه صورت های مالی می باشند که رعایت آنها در تهیه صورت های مالی الزام آور است اما آنچه در صورت های مالی دیده می شود عدم توجه به این مبانی و تهیه صورتهای مالی بدون توجه به واقعیات صنعت است. گرچه این واقعیات در یادداشت های همراه صورت های مالی حسابرسی شده افشا می شود اما در نگاه اول استفاده کننده را گمراه کرده و در محاسبات نیز وی را به اشتباه می اندازد. انتظار می رود بهبود فضای کسب و کار همراه با بهبود و رشد نحوه حسابداری و افشای فعالیت های اقتصادی شرکتها و آثار آنها بر اجزای صورت های مالی باشد و شاهد اعتلاء گزارشگری حسابرسی عملیاتی توسط سازمان حسابرسی و جامعه حسابرسان رسمی باشیم.

رقابت همچنان ادامه دارد

در نماد معاملاتی "قچار" نیز که کارگزاری بورس بهگزین، وکالتاً از طرف بنیاد مستضعفان و شرکت گسترش صناع غذایی سینا از تاریخ 10 آذر ماه سال جاری قصد عرضه 9.59 درصدی سهام کنترلی این شرکت را در قیمت هر سهم 2500 ریال دارد، تاکنون روی میز معاملات در رقابت قرار گرفته و این رقابت نیز در قیمت 3223 ریال و بیش از قیمت پایه ادامه دارد.
طی معاملات روز جاری شاهد ادامه رقابت خرید عرضه عمده سهام شرکت قند قزوین و فرآورده های غذایی و قند چهار محال در گروه قند و شکر هستیم، که تا به این لحظه هیچ معامله عمده ای در نماد این دو شرکت صورت نگرفته است.

به گزارش بورس نیوز، این روزها شاهد افزایش چشمگیر عرضه های بلوکی و معاملات عمده در بازار هستیم و این بار نوبت به گروه قند و شکر و دو نماد "قزوین" و "قچار" رسیده است. اما با توجه به روند نزولی این روزهای بورس، برخی از این عرضه ها روی میز فروش باقی مانده اند به طوریکه در نماد معاملاتی "قزوین" که بنیاد مستضعفان انقلاب اسلامی که 37.6 درصد از سهام این شرکت را داراست، از سه شنبه هفته گذشته مورخ 10 آذر ماه سال جاری اقدام عرضه عمده 88.71 درصد از سهام خود را به وکالت از شرکت گسترش صنایع غذایی سینا به قیمت پایه هر سهم 2314 ریال کرده که در حال حاضر در قیمت های 2572 ریال رقابت در این نماد وجود دارد.

بر این اساس، در نماد معاملاتی "قچار" نیز که کارگزاری بورس بهگزین، وکالتاً از طرف بنیاد مستضعفان و شرکت گسترش صناع غذایی سینا از تاریخ 10 آذر ماه سال جاری قصد عرضه 9.59 درصدی سهام کنترلی این شرکت را در قیمت هر سهم 2500 ریال دارد، تاکنون روی میز معاملات در رقابت قرار گرفته و این رقابت نیز در قیمت 3223 ریال و بیش از قیمت پایه ادامه دارد.

به این ترتیب، با توجه به فروش نرفتن این عرضه های عمده و رقابت خریداران در قیمت های بالاتر از قیمت پایه نشان دهنده این موضوع است که خریداران ارزش هر سهم این دو شرکت را بیش از این ها می دانند و در محدوده های بالاتر تقاضای خرید آن را دارند.

در معاملات خرد این دو شرکت نیز شاهد صف خرید در بازار امروز هستیم. به طوریکه "قچار" در قیمت 2449 ریال با حجم معاملات 2 میلیون سهم با صف خرید بیش از 700 هزار سهمی همراه شده و "قزوین" نیز با صف خرید بیش از 9 میلیون سهمی در قیمت 2014 ریال روبروست اما تاکنون تنها 1550 سهم در این نماد بین سهامداران حقیقی جا به جا شده است. حال باید دید در این رقابت ایجاد شده که روند معاملات خرد این دو شرکت را با رشد همراه کرده، کدام خریدار و در چه محدوده قیمتی پیروز خواهد شد.