براساس گزارش بورس نیوز، روند قیمت سهام گروه قندی در حالی از اردیبهشت ماه سال جاری حرکت صعودی جدیدی را آغاز کردند که برخی نمادهای این گروه حتی بازدهی های قابل توجه بالای 280 درصدی را نیز محقق کردند.
بطوریکه متوسط بازدهی گروه حتی به حدود 80 درصد نیز رسید و این بازدهی ها در حالی محقق شد که هیچ اتفاق مثبت و اثر گذاری در سودآوری این شرکت ها رخ نداده و حتی برعکس طی ارایه گزارش های عملکرد شش ماهه قندی ها شاهد اعلام تعدیل های منفی با اهمیت از سوی گروه مذکور بودیم.
در میان شرکت های قندی اما قند اصفهان در حالی یکی از پر بازده ترین نمادهای گروه بوده که در گزارش حسابرسی شده پیرامون عملکرد نیمه نخست امسال که طی چند روز گذشته روی سامانه کدال رفت، شاهد افزایش حدود 21 درصدی میزان زیان هر سهم از 186 ریال به 226 ریال بودیم. حال آنکه برآورد "قصفها" برای کل سال 94 تحقق 230 ریال سود به ازای هر سهم است.
اما معلوم نیست با این اوصاف و بر اساس عملکرد ضعیفی که شرکت مذکور تاکنون از خود به نمایش گذاشته آیا توان دستیابی به چنین رقم سودی را تا پایان سال دارد یا خیر؟ افزون بر اینکه، پیش بینی سال 93 "قصفها" تنها تحقق سود 49 ریالی بوده که برای سال جاری با تفاوت محسوسی به 230 ریال افزایش یافته است.
اما این عملکرد ضعیف و منفی در حالی از سوی این شرکت قندی روی سامانه کدال منتشر شده که بر خلاف آن و کاملاً ناباورانه قیمت سهام آن از زمان شروع یک روند صعودی پرقدرت و بعد از مدت ها درجا زدن در محدوده قیمتی 210 تومان، شاهد رشد حدود 213 درصدی آن هم طی بازه زمانی کمتر از سه ماه و نیم بودیم. میزان بازدهی و رشد قیمتی که در این روند فرسایشی و نزولی حاکم بر بورس و تحقق زیان قابل توجه برای سهامداران در سایر صنایع مختلف، بسیار تعجب آور است. حال آنکه در همین بازه سهام شرکت های سودده که حتی با رشد سودآوری همراه بوده و قیمت هایی به نسبت پایین تر هم داشته اند، نه تنها با افزایشی همراه نشده اند، بلکه بازدهی منفی را نیز برای سهامدارانشان محقق کردند.
اما نکته دیگری که باید به آن توجه داشت، این است که سبزی نمادهای قند و شکری در شرایطی طی ماه های اخیر با شدت بالایی پیگیری شد که نقد شوندگی سهام این گروه بسیار پایین بوده و کمتر سرمایه گذاری امکان خرید این سهام را از صف های پر حجم خریداران داشت، بطوریکه در اکثر نمادهای قندی رتبه نقد شوندگی بالای 120 بوده و از جمع 16 شرکت فعال این گروه هشت شرکت رتبه نقد شوندگی بین 200 تا 390 را در میان 542 شرکت بورسی و فرابورسی کسب کردند که رتبه های نقد شوندگی نامطلوبی محسوب می شود.
همچنین مهمترین و جالب ترین نکته در رابطه با این روند اینجاست که بازدهی های قابل توجه قندی ها در شرایطی محقق شد که طی این مدت شرکت های مذکور به موقع شفاف سازی نکرده و هیچ اطلاعات دقیقی پیرامون علت رشد عجیب و غریب قیمت سهام خود به بازار ارایه ندادند.
در نهایت نیز در حالی همگی در یک بازه خاص شروع به ارسال نامه های شفاف سازی بدون وجود تغییر با اهمیت در سودآوری کردند که معلوم نیست چرا این اطلاعات سریع تر به بازار سهام ارایه نشد و به چه علت مدیران شرکت های قندی طی این مدت که قیمت سهامشان در حال رشد بود، سکوت اختیار کرده بودند؟
چرا که به وضوح مشخص بود که این روند پر شتاب هیچ دلیل خاصی آن هم در سکوت کامل مسئولین شرکت های قند و شکری، تنها به دلیل حضور نقدینگی و حرکت های سفته بازانه در این گروه بوده؛ وگرنه اطلاعات مالی آنها حاکی از آن است که روند مثبت قیمت سهامشان با عملکرد آنها هیچ مطابقتی ندارد و جالب تر اینکه بعد از این بازدهی های هنگفت نیز در نهایت این شرکت ها اعلام کردند هیچ خبر خاصی از افزایش سودآوری در کار نیست؛ بلکه رشد قیمت سهام قندی ها بدون دلیل بوده است که در این میان تنها عده ای خاص سودهای کلان به جیب زدند.
قند اصفهان نیز در این سیر صعودی قوی در شرایطی جزو پیشتازان گروه خود بود که از پنج مرداد با صف خرید حرکت خود را آغاز کرد و روزانه با تداوم این اقبال پرشور خریداران از قیمت حدود 208 تومان در تاریخ 24 آبان ماه به 652 تومان در بالاترین سطح رسید تا با این روند 213 درصد بازدهی مثبت را برای سهامدارنش رقم بزند.
حال آنکه رویه گزارش دهی شرکت مذکور جای اعتراض و تعجب دارد. چرا که در تاریخ 22 شهریور ماه مدیریت این مجموعه تأکید کرد پیش بینی اعلام شده در گزارش عملکرد سه ماهه همچنان به قوت خود باقی است و چنانچه تغییر با اهمیتی رخ دهد، در اسرع وقت اطلاع رسانی خواهد شد.
اما در کمال ناباوری شاهد بودیم که روند مثبت قیمت سهم همچنان ادامه یافت تا 27 مهر ماه اطلاعیه بعدی "قصفها" روی سامانه کدال قرار گیرد که محتوی آن نامه نیز بر عدم لزوم اصلاح پیش بینی های قبلی تأکید داشت.
با این وجود، در شرایطی که شرکت طی دوره سه ماهه نخست امسال 75 ریال سود محقق کرده بود، در عملکرد شش ماهه حسابرسی نشده 186 ریال و در گزارش حسابرسی شده 226 ریال زیان محقق کرد.
البته نمی توان از یاد برد که فعالیت شرکت های قندی فصلی بوده و عمده فعالیت آنها از جمله بهره برداری از چغندر کاشت فصل بهار و تبدیل شکر خام به شکر سفید عمدتاً در نیمه دوم سال صورت می گیرد. اما این موضوع روند قیمتی اخیر سهم مذکور و سایر هم گروهی هایش را توجیح نمی کند.
اما خنده دار ترین جای ماجرا آنجاست که تقریباً در پایان این روند صعودی قیمت سهام قندی ها و در روزهای پایانی آبان ماه اداره نظارت بر ناشران سازمان بورس به فکر افتاده و از شرکت های مذکور تقاضای ارایه دلایل و مستندات پوشش پایین و ارایه تعدیل های منفی قابل توجه آنها را جهت انعکاس به بازار کرده است!
از این رو، سوال اساسی این است که طی مدت زمانی که سهام قندی ها این چنین پر شتاب در حال حرکت صعودی بودند، سازمان بورس به عنوان اصلی ترین نهاد نظارتی در بازار سرمایه کجا بود و چرا اقدامی به عمل نیاورد تا مانع رشد بی رویه این قبیل سهام شود؟
آیا این روند مثبت و بدون پشتوانه نتیجه عملکرد ضعیف این نهاد نبوده که تلاش نکرد با توقف نماد و درخواست برای دریافت اطلاعات پیرامون علت این روند مثبت قیمتی، مانع از رشد بی رویه و بدون دلیل این سهام شود؟ در حالیکه هیچ اقدام کارآمدی از سوی این نهاد متولی صورت نگرفت. آنچنان که گویا قرار است ما همواره یا از این طرف بوم به پایین بیفتیم یا از آن طرف؟! زیرا در دوره ریاست قبلی سازمان بورس سیاست ها بر توقف طولانی مدت نمادها بابت شفاف سازی بود و در دوره جدید، پرهیز از توقف نمادهای معاملاتی برای افزایش میزان نقدشوندگی سهام سر لوحه کار مدیران این نهاد متولی است.
اما در شرایطی نمادهای قندی در بازه ای طولانی سبز پوش بودند که هم اکنون باید شاهد سرخی چهره برخی از مدیران بابت عدم اقدام به موقع و مؤثر و تحمیل زیان به برخی سهامداران خرد باشیم که در نهایت هم با این گزارش های منفی و کاهش سودآوری، تنها سیاهی به کارنامه عملکرد شرکت های قندی می ماند.
به هر ترتیب آنچه بیش از هر موضوع دیگری خود نمایی می کند، عدم وجود کارایی در بازار سرمایه ما و افزایش رفتارهای سفته بازانه به ویژه در برخی گروه های کوچک همچون قندی هاست که این گروه ها همواره در این رابطه سرآمد سایر گروه ها بوده اند.